سیناسینا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

ما و سینامون

محـــــــــــــــــــــــــرم

محرم 88 بود که فهمیدیم تورو داریم,بهترین هدیه خدا,هر چه قدر شکرگذار خدا باشیم بازم کمه ارادت ویژه ای به شش ماهه کربلا حضرت علی اصغر(ع)داشتم و دارم ,خیــــــلی دوست داشتم محرم فرزندم شش ماهه باشه! محرم 89 سه ماهه بودی وقتی فهمیدم تو رو داریم و حتی موقع دنیا اومدنت و بعدش تا الان خیلی چیزهارو رعایت کردم ,میدونم خیلی از این رعایت کردنها بی نقص نبوده ولــــــــــــــی تلاشمو کردم تا زیبایی ایمان به خدا و ایمه رو متوجه بشی  این قده کیف میکنم میگی من خدارو خیـــــــــــــلی دوست دارم و دستتو تا جایی که بتونی همزمان با گفتن ی  خیلی ,باز میکنی  کیف میکنم وقتی واسمون سوره های قرآنی رو میخونی کیف م...
12 آبان 1393

ش....ز....6

_بهش میگم سیــــــنا میدونی خدا خیلی خیلی مهربونه سریع میـــــــــگه آره تازه خیــــــــــــلی هم بزرگه نه من میدونم چه قدر بزرگه نه شما میدونی چه قدر بزرگه و نه بابا میدونه چه قدر بزرگه و نه همسایمون و نه...(کل کسایی رو که میشناخت یکی یکی میگفت )   _ماشین در حال حرکته دستشو گذاشته رو دنده و میــــــــــگه بابا دنده داره میلرزه فک کنم جیش داره (شرح حال خودش موقع جیش داشتن !!)   _دورتادور فرش تند تند با عصبانیت داره راه میره و اصرار داره که به مربیش زنگ بزنم و میگه میخوام یه چیزی بهش بگم !!میگم آخه مامان من زنگ بزنم بگم چی ؟ میـــــــــــگه شما نمیخواد چیزی بگی خودم میگم و دستشو میذاره رو شقیقه شو و میــــــــگه ...
9 آبان 1393
1